تهران/فرهنگسرای نیاوران/ خرداد 1390:رضا بردستانی:گوشه هایی از فرهنگ و هنر یزد به صورتی کاملا موجز و گذرا ، به مدت یک هفته در یکی از نقاط شمالی و خوش آب و هوای تهران بزرگ در معرض دید همگان قرار گرفت تا یزدی های رحل اقامت افکنده در یزد یادی از شهر و دیار خود کنند ، دیگرانی که از یزد دیداری داشته اند تجدید خاطره نمایند و آن دسته از مردم خوب و مهربان ایران زمین که هنوز فرصت آمدن به یزد را به دست نیاورده اند و یا آن قدر تبلیغات و معرفی یزد دلچسب نبوده است که برای پیمودن جاده ای که به یزد ختم می شود خود را مجاب نمایند ؛ آمدن به یزد و گشت و گذاری از این دیاری فرهنگی و تاریخی را در صدر برنامه های آتی خود قرار دهند.


نمی شود برنامه ای با این حجم خواسته و ایده آل ذهنی برگزار شود و هزار و یک انتقاد سازنده و باری به هر جهت ! بر آن روا نباشد!!! مجریان برنامه برای خود اهداف و برنامه هایی را تبیین نموده بودند تا در یک محک جدی پتانسیل های موجود فرهنگی و هنری استان یزد را به صحنه آورند و در این جدال پر کش و قوس فرهنگی به آرمان هایی که در ذهن داشته اند ، در حد امکان دست یابند و این خود محملی است برای به چالش کشیدن مدیران اجرایی، فرهنگی و عملیاتی استان و نیز سنجش میزان نفوذ داشته های فرهنگی استان یزد ، نزد مدیران کلان کشوری که برپایی همه ساله و مداوم این برنامه را برای یزد و برخی استان ها در تهران و دیگر نقاط تأثیر گذار ایران دنبال نمایند.


این که هفته ی فرهنگی ـ هنری یک استان در تهران برگزار شود اتفاق خوب و پسندیده ای است اما بد نیست چند نقطه به عنوان پایگاه های هدف در سطح کشور انتخاب شود و شبیه اتفاقی که در تهران افتاد در دیگر استان ها نیز تکرار شود. هفته ی فرهنگ و هنر اصفهان در یزد، هفته ی فرهنگ و هنر یزد در گیلان ، هفته ی فرهنگ و هنر بوشهر در سمنان و...

تجربه ی حضور چندین ساله در چنین گردهمایی هایی اعم از ورزشی، فرهنگی، علمی و حتی تفریحی نشان داده است همیشه و در همه حال ؛ اسکان، پذیرایی، ایاب و ذهاب و مواردی از این دست، متداول ترین عیوبی بوده اند که در گزارش ها، انتقادها و نقل قول و حتی برانگیخته شدن ها مورد استفاده ی مکرر قرار گرفته شده است و این رسم و رسوم انتقاد برای بودن و حضور داشتن قطعا رسمی غیر قابل فراموشی است اما از حق هم نباید گذشت که موارد ذیل را می توان در برنامه های و موارد مشابه که شاید در آینده اتفاق افتد را مدیریت و ساماندهی نمود:


تبلیغات:
امروز دیگر نادیده انگاری تبلیغات به ویژه تبلیغات محیطی، سمعی و بصری و انواع دیگر آن یک اشتباه غیر قابل توجیه و به عبارتی ساده تر مضحکه ای است در پوشش اشتباه و باید پذیرفت عنصر تبلیغات به دلیل عدم صحیح به کار گیری در این هفته ی فرهنگی و هنری وجود خارجی نداشت به ویژه آن که می شد از امکانات و پتانسیل های موجود پایتخت و نوع ارتباط تعریف شده ی مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان یزد با مدیران رسانه ی ملی از آن به احسن وجه بهره جست... بگذریم که حتی از ساده ترین تبلیغات در اطراف محل برگزاری نمایشگاه نیز خبری نبود.


اسکان و دسترسی:
تفاوت های محیطی و کلان بودن شهر تهران ، این مهم را یادآور شد تا برای برگزاری چنین جشنواره هایی برای اسکان و دسترسی برگزار کنندگان مکان هایی مناسبتر در نظر گرفته می شد. عنصر زمان، سوخت و خستگی ناشی از گیر افتادن در تله های ویران کننده ی ترافیک وقت، انرژی و هزینه های بی دلیلی را بر گروه تحمیل نمود که باید به این موارد نا آشنایی برخی از دوستان با محیط را با توجه به گستردگی و شیوه ی خاص مکان یابی در پایتخت را نیز افزود. در برخی موارد رفت و آمد به محل برگزاری نمایشگاه و مکان اسکان و استراحت چیزی فراتر از یک مسافرت عادی از یزد به اصفهان را شامل می شد که شاید بتوان برای آن در موارد مشابه و در سال های آتی چاره ای اندیشید.


طراحی محیط نمایشگاه:
چشم انداز محیطی که بسیار نیز زیبا و قابل تأمل انتخاب شده بود این امکان را می داد تا وسعت بیشتری را مورد استفاده قرار دهند و نیز چینشی که بیننده و مراجعین را مجاب و یا حتی محترمانه مجبور نمایین برخی از مکان ها را مکررو یا با مدت زمان بیشتری ملاحظه نماید که گسستگی محیطی گاه برخی از غرفه ها را در نقطه ی کور دید قرار می داد.


قابلیت ها:
استان تاریخی و فرهنگی یزد قطع به یقین از پتانسیل ها و قابلیت های بی شماری برخوردار است که می شد با برنامه ریزی از فرصت ها و عناوین بیشتری برای عرضه استفاده نمود البته برای نخستین اجرا و حضور همین مقدار نیز کفایت می نمود.


نقاط عطف ، نقاط ضعف!:
حضور پیر زیلو بافی میبد(صباغ) و سلطان بلامنازع نساجی و دارایی بافی ایران(ملک ثابت) را باید از شاخص ترین و بارزترین برنامه های این جشنواره به حساب آورد که با کمی تأمل این گونه می توان تعبیر نمود که همین دو نفر هم می توانستند بار عمده ای از این جشنواره را آن گونه که در عمل هم اینچنین بود را بر دوش گیرند . این انتخاب راه را بر برخی انتقادات خواهد بست تا کمی با دیده ی اغماض به دیگر کاستی ها بنگریم. البته برنامه های شاد مشتاق(مهدی صفوی زاده)، اجرای زنده ی سفالگری و برخی برنامه های دیگر را نیز می توان از نقاط شاخص این گردهمایی بزرگ به حساب آورد. در برابر عدم حضور گروه یا گروه های تئاتری و نیز برنامه های عامه پسند دیگر مثل غذاهای محلی یزد را باید از کمبودهای تأثیر گذار این نمایشگاه به حساب آورد.


شادمانگی ها :
دیدار برخی از یزدی هایی که سالیان سال است در تهران رحل اقامت افکنده اند، یزدهای موفق در زمینه های علمی، فرهنگی، هنری و صنعتی و نیز دیدار چهره های هنری و شاخص که شاید تا به این زمان نمی دانستیم یزدی هستند حس خوبی به مراجعین، مدعوین و برگزار کنندگان داد. حضور مدیران استانی ، نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی ، هنرمندان یزدی و غیر یزدی چون فرهاد آئیش، مرضیه برومند، علیرضا خمسه، فروتن(یکی از سه گانه های برنامه ی پر طرفدار فیتیله).... استاد دادبه ، دکتر حمید کشمیر شکن سعید مظفری زاده داور بین المللی و موفق یزدی و دیگر چهره های به نام و موفق همچون پزشکان متخصص و نام آور بزرگان تولید و صنعت و چهره های شاخص علمی ـ فرهنگی و غیره همه و همه حس خوب یزدی بودن را در وجود تک تک حضار به وجد می آورد.


جمع بندی:
برنامه هایی در این سطح با اطلاع از نوپا بودن اجرایی شدن آن کاستی هایی را به همراه خواهد داشت اما به قول بزرگی از بزرگان باید توجه داشت دیگران وقتی ما را جدی می گیرند که ما خود جدی به خود بنگریم و این مهم از دائره ی اجرایی و مدیریتی خارج است و این وظیفه را باید گروه های و تشکل های فرهنگی ـ هنری البته بدون چشم داشت و سهم خواهی بر عهده گیرند. غم ها و شادی های زود گذر در این گونه بودن های کوتاه و متمرکز همیشه بوده و خواهد بود اما به خاطر بسپاریم اگر این برنامه تداوم سالیانه و متنوع داشته باشد قطعاً نتایج پر باری را به همراه خواهد داشت.




  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا